Web Analytics Made Easy - Statcounter

همین اتفاق کافی بود تا رعب و وحشت تمام جامعه افغانستان را در بر بگیرد و باز شاهد موجی از مهاجرت و ناامنی در این خطه جغرافیایی باشیم. اکنون بعد از دو سال هنوز افغانستان با مشکلاتی از  جمله عدم آزادی‌های اجتماعی، نا امنی، مهاجرت و... رو به رو است.

امیرخان متقی، وزیر خارجه هیات حاکمه سرپرستی افغانستان می‌گوید: ما توانستیم امنیت را به سراسر افغانستان برگردانیم و حتی بیش از ۱۴ هزار زن در بخش درمان و ۹۲ هزار تن در بخش آموزش و بخش‌های دیگر فعالیت می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هم‌زمان با این اتفاق، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان پس از ۲۰ سال بار دیگر ثابت کرد که حضور آمریکایی‌ها در منطقه تنها برای دستیابی به اهداف‌شان است و نتیجه حضور آن‌ها برای مردم افغانستان تنها جنگ و درگیری،‌ بی‌ثباتی، عدم امنیت و... بوده است.

حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیس‌جمهور در  امور افغانستان پیش از این در نشستی با موضوع یک‌سالگی خروج آمریکا از افغانستان اظهار داشت: یک سال از فرار طراحی شده نظامیان آمریکایی از افغانستان و حکمرانی طالبان گذشت، فرار طراحی شده به مفهوم این است که آمریکا قطعا شکست خورد، اما فرارش پایان کار آمریکا، رفتار و سیاست‌هایش در افغانستان نیست و در حالت ایستایی سیاست‌هایش را دنبال می‌کند، در واقع نظامیان خارج شدند، اما سرویس جاسوسی آمریکا حضور دارد.

وی همچنین گفت: خود آمریکایی‌ها می‌گویند نزدیک به ۷۰۰۰ نیروی نظامی افغانستان را به آمریکا برده‌اند. ببینید برای چه این کار را کردند؟ امروز افغانستان با تهدیدات دیگری مواجه است و جنگ داخلی که دشمن طراحی می‌کند برای این است که افغانستان را به سمتی ببرد که به ثبات نرسد. امروز اهمیت افغانستان برای آمریکایی‌ها کمتر نشده است. باید همه ظرفیت‌های ملی را جمع کرده تا بتوانند در برابر تهدیدات بایستند و مقاومت کنند و مسئله امروز سیاست‌های آمریکا است.

به نظر می‌رسد وضعیت فعلی افغانستان حاصل توافق پیچیده طالبان و آمریکا در دوحه است که هنوز ابعاد آن به درستی روشن نیست؛ این تحولات در پی خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان اتفاق افتاد و دولت «اشرف غنی» سقوط کرد و بار دیگر طالبان در صحنه سیاسی افغانستان حاضر شد.

طالبان زمانی که بعد از بیست سال مجددا توانست قدرت را در افغانستان به دست آورد، وعده داد که ثبات و امنیت را در این کشور ایجاد می‌کند، اما به نظر می‌رسد در این مدت شاید تا حدودی به ثبات نسبی در اداره امور کشور دست پیدا کرده باشند، اما هنوز امنیت یکی از اصلی‌ترین چالش‌های طالبان در افغانستان است و نتوانسته پاسخگوی مطالبات مردم باشد.

«پیرمحمد ملازهی» در ارزیابی خود از حضور دو ساله طالبان در افغانستان اظهار داشت: طالبان در یک معامله با آمریکا در دوحه به قدرت رسید و آمریکایی‌ها از دولت لیبرال دموکراتی که در بن سازماندهی کرده بودند، با طالبان معامله‌ای انجام دادند این‌که تا چه حد گسترده است یا خیر اطلاعاتی در دسترس نیست.

وی تصریح کرد: در این دو سال طالبان با چالش‌هایی روبه‌رو بود چه در مسائل داخلی افغانستان و چه منطقه‌ای و بین‌المللی و  همچنین کشورها حاضر نشدند طالبان را به رسمیت بشناسند؛ البته اخیرا نشانه‌هایی وجود دارد که آمریکا و اتحادیه اروپا برای این‌که افغانستان دست چین نیفتد، در تلاش هستند به تدریج خود را  آماده کنند تا با طالبان به جمع‌بندی برسند.

این کارشناس مسائل شبه قاره همچنین بیان کرد: کشورهای منطقه از جمله پاکستان به دنبال این بودند تا طالبان را به رسمیت بشناسند؛ حتی ایران نیز با تحویل سفارت افغانستان به طالبان به نوعی آن‌ها را به رسمیت شناخت، در نتیجه بحث شناسایی طالبان تا حد زیادی در حال اتفاق افتادن است.

طالبان می‌داند اگر قرار است در عرصه بین‌المللی به رسمیت شناخته شود ابتدا باید در درون افغانستان و با کسب مشروعیت از مردم این کشور به رسمیت شناخته شود، اما ظاهرا در داخل افغانستان مقبولیت و جایگاهی ندارد. طی دو سالی که از خروج آمریکا در افغانستان و حضور طالبان بر ارگ ریاست جمهوری این کشور می‌گذرد، همواره و با یک فراز و نشیب درگیری‌های میان جریانات سیاسی و مخالفان طالبان در کشور اتفاق افتاده است.

ملازهی معتقد است: در داخل افغانستان دو جناح به شکل سیاسی فعالیت دارند؛ یکی جبهه ملی شمال که با رهبری احمد مسعود و امرالله صالح که در تاجیکستان به سر می‌برند، پی‌گیری می‌شود؛ این جریان امیدوار بود تا از سوی آمریکا و غرب حمایت شود، اما چنین نشد و در شرایط فعلی به نظر می‌رسد طالبان تقریبا بر تمامی کشور مسلط شده و تنها منطقه کوهستانی پنجشیر باقی مانده است. جریان دیگر جبهه نجات است که بیشتر طرفدار ربانی،‌ ژنرال دوستم و محقق و ... است که در ترکیه مستقر هستند، امیدوار بودند از طریق سیاسی بتوانند جایگاهی داشته باشند، اما بعید است بتوانند نتیجه‌ای بگیرند.

چالش‌های فرار روی افغانستان تنها به مساله امنیت و ثبات منطقه‌ای نیست، آزادی رسانه،‌ حقوق زنان در جامعه، مرزها،‌ مهاجرین و ... مهم‌ترین مسائلی است که امارت اسلامی با آن‌ها مواجه بوده و تاکنون هم از آن‌جایی که نتوانسته مشروعیت خود را درون جامعه افغانستان به دست آورد، این موضوعات لاینحل باقی مانده و براساس تصوراتی که حاکمان امارت اسلامی دارند تصمیم و عزمی برای حل این چالش‌ها در آن‌ها دیده نمی‌شود.

«مجتبی نوروزی» کارشناس مسائل افغانستان در این زمینه به ایسنا گفت: از زمان روی کار ‌آمدن مجدد طالبان در افغانستان اتفاقات متعددی در این کشور افتاده که در برخی از حوزه‌ها موفقیت‌هایی حاصل شده، اما در یکسری موارد دیگر طالبان به روش سابق خود جامعه را اداره می‌کنند. در هر حال عمدتا در حوزه‌های امنیتی و سخت افزاری‌، مقابله با فساد و شرایطی که در دولت سابق حاکم بود،‌ تا حدودی بهبودی حاصل شد.

وی خاطرنشان کرد: اما در حوزه‌های مربوط به آزادی‌های اجتماعی، تحصیل، وضعیت بانوان شرایط مطلوبی در کشور وجود ندارد و طالبان نشان داده بر اساس همان دیدگاه خشک سنتی خود با مسائل برخورد می‌کند و این مسائل فضایی برای مهاجرت نخبگان و فضای ناامنی ایجاد کرده است.

همچنین پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان با بیان این‌که ارزیابی مقدماتی این است در معامله‌ای که طالبان با آمریکایی‌ها کردند تا حد زیادی توانستند شرایط داخلی کشور را تثبیت کنند، گفت: البته در مورد مسائل مربوط به حقوق زنان در جامعه دیدگاه فکری طالبان تا حد زیادی متفاوت است و به نظر می‌رسد وحدت نظری در این موضوع ندارند. در واقع دو دیدگاه مطرح است؛ یک دیدگاه این‌که به تدریج شرایط برای حضور دختران و زنان در مدارس و دانشگاه فراهم شود، دیدگاه دیگر این است که دختران تا پایه پنجم فقط می‌توانند تحصیل کنند. البته امکان دارد که نگرانی‌شان به لحاظ امنیتی به سمتی برود که با زنان آشتی کنند تا بتوانند شرایط داخلی، منطقه و حتی بین‌المللی را به نفع خود کنند.

موضوع حق‌آبه، مسئله امنیت مرزها، مسئله مبارزه با مواد مخدر و اینکه در افغانستان حکومت مشارکتی شکل بگیرد، همچنین مقابله با تروریسم و موضوعات مشابه به آن از جمله مواردی است که در مواجهه با موضوع افغانستان مورد توجه قرار دارد و این موارد جزو ملاحظات جمهوری اسلامی ایران بود.

همواره جمهوری اسلامی ایران تاکید داشته که زمانی طالبان در افغانستان به رسمیت شناخته می‌شود که بتواند مشروعیت خود را از جامعه این کشور بگیرد و حکومتی با مشارکت تمام اقوام را تشکیل دهد.

مجتبی نوروزی کارشناس مسائل افغانستان در این زمینه معتقد است: در فضای بین‌المللی، طالبان در این مدت توانسته‌اند بازیگرانی را برای سرمایه‌گذاری محتاطانه در افغانستان جذب کنند اما نتوانستند اطمینان خاطری به بازیگران منطقه‌ای دهند تا بازیگران بیرونی به سطحی از اعتماد برسند و بتوانند حکومت خود را به رسمیت بشناسند. تداوم این حالت به نفع مردم افغانستان و مردم منطقه نخواهد بود و نوعی حالت بی‌اعتمادی و بلاتکلیفی را به جامعه القا می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: آن‌چه مسلم است این‌که حاکمان افغانستان باید بدانند در صورتی موفق می‌شوند که بتوانند اعتماد همسایگان را به سمت خودشان جلب کنند؛ بی اعتمادی همسایگان ضربه بزرگی به ثبات این کشور و مشروعیت آن‌ها می‌زند. فقط با یکدست شدن نگاه و تعامل منطقه‌ای امکان موفقیت وجود دارد، این فهم در میان حاکمان امارت اسلامی وجود دارد اما باید فراگیر شود و  به این جمع‌بندی برسند بدون تعامل با همسایگان افغانستان رسیدن به ثبات و پایداری ناممکن خواهد بود.

طالبان به خوبی می‌داند اگر می‌خواهد حیاتش ادامه یابد، باید ضمن داشتن مشروعیت و مقبولیت بتواند با همسایگان خود به نحو مطلوبی تعامل کند، مساله حق‌آبه هیرمند و آب از مسائل مهمی است که طالبان همانند دیگر حکومت‌های روی کار آمده در افغانستان نسبت به انجام تعهدات خود وظایفی دارد و باید به آن‌ها عمل کند. اما موضوع حقآبه ایران از رود هیرمند موضوع امروز و دیروز و حکومت طالبان نیست. از گذشته دو کشور ایران و افغانستان ضمن داشتن روابط دو جانبه خوب در منطقه همواره بر سر این مساله با یکدیگر اختلاف داشته‌اند.

در واقع اختلاف میان ایران و افغانستان بر سر حق‌آبه در دولت‌های اشرف غنی و حامد کرزای و حتی قبل‌تر از آن هم وجود داشته و به جرأت می‌توان گفت همواره از سوی طرف افغان نادیده گرفته شده است.

طی ماه‌های اخیر رویارویی ایران و افغانستان بر سر حق‌آبه به یکی از پر چالش‌ترین موضوعات میان دو کشور تبدیل شد و به‌رغم این‌که حاکمان فعلی افغانستان بارها در اظهارات خود تاکید کردند که پایبند به معاهده هیرمند طبق توافق سال ۱۳۵۱ هستند، اما این لفاظی‌ها در ظاهر بود و هیچ‌گاه حاضر به اجرای تعهدات نبودند، گرچه به نظر می‌رسد این مقوله نه فقط مربوط به دوره فعلی حاکمان در افغانستان بوده بلکه در دوره‌های گذشته نیز چنین بوده است.

امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه افغانستان نیز بر تعهد تأمین حقابه ایران از هیرمند مطابق توافق‌نامه میان دو کشور تأکید کرده و گفته است: دل امارت اسلامی همانند مردم هیرمند، فراه و نیمروز برای سیستان و بلوچستان هم می‌سوزد و درد آن‌ها را درد خود می‌دانیم، اما آبی در سد کمال‌خان وجود ندارد و مسیر سد کجکی هم تا مرز ایران، ۶۰۰ کیلومتر است.

حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان نیز پیش  از این از موافقت مقامات افغانستان برای بازدید از سد کجکی خبر داده و اعلام کرده بود که موافقت‌هایی صورت گرفته تا متخصصان ما بروند منطقه را ببینند و زمینه ساز شود برای اینکه ان شاءالله این آب رها شود.

نهایتا در روزهای اخیر کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور افغانستان گفت که کارشناسان ایرانی برای اولین بار از سرچشمه‌های هیرمند در افغانستان بازدید کردند. هیأت فنی ایران به کابل رفته، بازدید انجام شده و به زودی گزارش آن ارائه می‌شود.

وی افزود: اولین بار است که متخصصان ایرانی از ایستگاه سنجش‌آب در منطقه «دهراود» بازدید می‌کنند. طبق معاهده‌، ما می‌توانیم نسبت به ادعای طرف مقابل مبنی بر کمبود آب تشکیک و ادعا را راستی‌آزمایی کنیم.

ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان در این مساله ابراز داشت: حق‌آبه سیستان مساله ساده‌ای نیست. به‌رغم این‌که چندین قرارداد امضا شده اما از سال ۱۸۷۱ که خط مرزی گلد اسمیت با حاکمیت انگلیسی‌ها پیش آمد، از آن زمان مشکل حق‌آبه وجود داشته است. اگر وزارت خارجه ایران فعال شود، شاید بتوان به نتیجه رسید که این مشکل از اه سیاسی حل شود.

مجتبی نوروزی کارشناس مسائل افغانستان نیز اظهار داشت: چالش در مساله آب در تمامی دوره‌ها در روابط میان ایران و افغانستان وجود داشته و نیازمند همت جدی دو جانبه است تا به سرانجام مطلوبی برسد.

اتخاذ سیاست‌های بی‌ثبات‌سازی، ناامنی و درگیری‌های داخلی افغانستان توسط آمریکایی‌ها و متحدین آن‌ها شرایط فعلی این کشور را رقم زده است. آمریکایی‌ها در افغانستان شکست خوردند، فرار کردند،‌ اما همچنان در تلاش هستند تا از دور اقداماتی را ترتیب دهند که همانند این دهه‌های اخیر افغانستان به سمت امنیت و ثبات نرود.

امنیت، مرزها، مهاجرین، مقابله با قاچاق مواد مخدر،‌تروریسم و... مشکلاتی هستند که دامن گیر این سرزمین شده است. آمریکایی‌های سناریوهای مختلفی را برای منطقه ترسیم کرده‌اند تا اجازه ندهند به ثبات و پایداری برسد و هنوز هم برنامه‌های خود را در چارچوب دیگری دنبال می‌کنند.

۳۱۱۳۱۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1801761

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: طالبان ایالات متحده آمریکا کارشناس مسائل افغانستان طالبان در افغانستان ایران و افغانستان نظر می رسد امارت اسلامی آمریکایی ها بین المللی منطقه ای چالش ها دو سال حق آبه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۶۴۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طالبان هیچ‌گونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد

به گزارش «تابناک»، در همین زمینه، روزنامه «شرق» در گفت‌وگویی با عبدالمحمد طاهری سعی کرده است جنبه‌های این اقدام و در کل مناسبات مرزی ایران و افغانستان در دوره حکومت طالبان را به شکل دقیق‌تر کنکاش کند. آنچه در ادامه می‌خوانید، ماحصل گپ‌و‌گفت با اولین مستشار و رایزن فرهنگی وزارت امور خارجه ایران در وزارت معارف افغانستان است که در کارنامه دیپلماتیک خود علاوه بر کارداری ایران، سابقه مشاور سیاسی برخی چهره‌های افغانستان نظیر محمد حنیف اتمر، وزیر امور خارجه سابق افغانستان را هم دارد.

‌جناب طاهری پنجشنبه هفته گذشته شاهد دستگیری تعدادی از مرزبانان ایرانی بودیم که به نظر می‌رسد با ورود اشتباهی آنان به خاک افغانستان رخ داد و ساعاتی بعد هم آزاد شدند. جدای از این نکته، شما روند درگیری و دستگیری مرزی بین ایران و افغانستان از زمان روی کار آمدن حکومت دوم طالبان را چگونه می‌بینید؟

اتفاقا نکته همین‌جاست که اگر موضوع صرفا ورود اشتباهی و غیرعمدی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان بود، دستگیری آنها از طرف طالبان می‌تواند یک واکنش طبیعی جلوه کند؛ کمااینکه در دیگر نقاط مرزی امکان وقوع آن وجود دارد. اما مسئله اساسی اینجاست که در بازه زمانی سه‌ساله‌ای که از روی کار آمدن حکومت دوم طالبان می‌گذرد، به نظر می‌رسد هم شدت درگیری‌ها با مرزبانان ایرانی و هم تعداد دفعات دستگیری مرزبانان کشور رو به افزایش است؛ تا جایی که اکنون خبرهایی دال بر این وجود دارد که وزارت کشور و هنگ مرزبانی ایران موضوع ایجاد دیوار مرزی را به شکل جدی‌تر در دستور کار خود قرار داده‌اند. هرچند به نظر می‌رسد در وهله اول این دیوار مرزی با هدف توقف در رفت‌وآمد مهاجران غیرقانونی به داخل خاک ایران، تردد‌نداشتن گروه‌های تروریستی و باندهای قاچاق مواد مخدر در مرز است، اما نمی‌توان شدت و وسعت درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایرانی را هم یکی از عوامل مهم در تغییر نگاه تهران به حوزه مرزداری با افغانستان ندانست.

‌دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا از این جنبه قابلیت ارزیابی دارد یا حضرت‌عالی ابعاد تحلیلی دیگری را متصور هستید؟

دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا یک جنبه ندارد. جنبه مهم‌‌تر دیگر این است که ثابت شد طالبان فارغ از قرائت‌های ایدئولوژیک تندروانه خود که می‌تواند یک تهدید امنیتی باشد، مشخصا در موضوع سرزمین‌های ایران پشت دیوار مرزی حاضر به همکاری با ایران نخواهد بود. به بیان دیگر این‌دست رفتارها نشان از سخت‌گیری طالبان دارد و هم‌زمان با آن مؤیدی بر آن است که طالبان هیچ‌گونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی و مرزداری را ملاک عمل و رفتار خود قرار نمی‌دهد و کوچک‌ترین توجهی هم به قراردادهای فی‌ما‌بین برای ترسیم مرز دو کشور ندارد.

‌پس به باور شما امکان تداوم و تشدید درگیری‌های مرزی و همچنین احتمال درگیری مرزبانان وجود دارد؟

بدون ‌شک چنین است. این یک چیز طبیعی است و در همه مرزها روی می‌دهد؛ اما موضوع مرز ایران و افغانستان از زمان طالبان فرق دارد.

‌چه فرقی؟

فرق اصلی به سایه سنگین نگاه‌های رادیکال ایدئولوژیک طالبان و خوانش‌های تند ناسیونالیستی آنان باز‌می‌گردد؛ بنابراین اساسا نیروهای مرزبانی افغانستان که همان نیروهای طالبان هستند، نیروهای آموزش‌دیده‌ای نیستند که بخواهند حرفه‌ای رفتار کنند، بلکه بر مبنای خوانش‌های ایدئولوژیک و قرائت‌های ناسیونالیستی پشتونی خود به مسائل مرزی و سرزمینی نگاه می‌کنند. در‌حالی‌که با توجه به حساسیت موضوع مرزبانی و مرزداری و همچنین حوزه امنیتی مربوط به حوزه هنگ مرزی باید مرزبانان افغانستان یا مشخصا نیروهای طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری تجربیات لازم را ببینند که خدای ناکرده از تکرار این اتفاقات جلوگیری شود یا از وقوع حوادث تلخ‌تر پیشگیری کرد. کسی نمی‌تواند تضمین بدهد که در درگیری‌های پیش‌روی احتمالی یا بروز خطای سهوی مرزبانان ما که کاملا طبیعی است، شدت تنش تا چه حد بالا خواهد رفت و آیا خدای‌ ناکرده این تنش‌ها کشته یا زخمی به دنبال خواهد داشت یا نه؟ اینجاست که وزارت امور خارجه، وزارت کشور و همچنین هنگ مرزی جمهوری اسلامی ایران باید به شکل جدی، صریح و بدون پرده، طالبان را وادار کند در موضوع مشخص مرزبانی و مرزداری یا به قوانین و مقررات پایبند باشد یا آموزش‌های لازم را در‌این‌باره ببیند که بداند اختلافات مرزی باید چگونه اداره شود. نمی‌توان با نگاه‌های شعاری، احساسی و ایدئولوژیک پشتونی به مرزداری پرداخت؛ چون این نوع نگاه‌های تندروانه که متأسفانه با نگاه‌های ایدئولوژیک هم درآمیخته است، خود‌به‌خود زمینه‌ای برای هرگونه درگیری و تنش ناخواسته خواهد بود.

مسئله خطرناک‌تر اینجاست که چون نیروهای طالبان با همان نگاه ایدئولوژیک تندروانه و قرائت‌های ناسیونالیستی پشتونی به مرزبانی و مرزداری نگاه می‌کنند، هرگونه تردد یا ورود سهوی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان را با نگاه امنیتی و تلاش برای بر‌هم‌زدن حاکمیت طالبان تحلیل می‌کنند که می‌تواند به یک واکنش و برخورد سخت طالب‌ها منجر شود. شاید در اتفاق پنجشنبه گذشته با یک مذاکره، شش مرزبان در کمال صحت و سلامت به کشور بازگشتند، اما نمی‌توان این یقین را حاصل کرد که در صورت بروز اتفاقات مشابه، درگیری‌ها بیشتر نشود. ما تجربه تلخ درگیری‌های مرزی طالبان افغانستان با نیروهای مرزی پاکستان در همین سه سال اخیر را فراموش نکرده‌ایم که کماکان ادامه دارد و حتی تشدید هم پیدا کرده است. پس این موضوع اصلا چیزی ساده و طبیعی نیست که بخواهیم از کنار آن و بدون حساسیت رد شویم. من معتقدم طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری با سوء‌نیت رفتار و برخورد می‌کند و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود تا این رویه به عادت طالبان تبدیل نشود که هر زمان و هر جا که دلش خواست، با سلیقه خود عمل کند. مرزبانی و مرز‌داری قاعده و قانون دارد و طالبان هم باید به آن تمکین کند؛ در غیر ‌این ‌صورت سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

دیگر خبرها

  • حکومت افغانستان فراگیر است
  • طالبان خطاب به روسیه: حکومت افغانستان فراگیر است | دخالت در امور داخلی خود را نمی پذیریم
  • طالبان: دخالت در امور داخلی خود را نمی پذیریم
  • کابل خطاب به مسکو: حکومت افغانستان فراگیر است
  • طالبان هیچ‌گونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد
  • جنایات اسرائیل نفرت مردم آمریکا را برانگیخته است
  • طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟
  • دیدار رایزن فرهنگی ایران با معاون سیاسی طالبان 
  • طالبان: برای حفظ دستاوردهای جهاد افغانستان تلاش می‌کنیم
  • سفر معاون وزیر خارجه آمریکا برای بررسی تحولات افغانستان